کلوپ تابوت ها همین جاست

بله درست اومدید اینجا سرزمین وحشت و خونه

«كوین جكسون» كارشناس كتاب گاردین و نویسنده ژانر وحشت، 10 نمونه از برترین رمانهای ترسناك را كه با موضوع خونآشامها به رشته تحریر درآمدند، انتخاب و معرفی كرد...

به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از گاردین، «جكسون» در این فهرست از برترین رمانهای خونآشامی نام برده است تا خوانندگان ادبی این كتابها را برای جشن هالیون آماده و تهیه كنند و از خواندن آنها لذت ببرند.
در ابتدای این فهرست تازه ترین اثر «كوین جكسون» را كه به تازگی وارد بازار جهانی كتاب شده است میبینیم.
رمان «نیش: راهنمای خونآشام» رمان 160 صفجه ای «جكسون» است كه با همكاری انتشارات «پورتوبلو» منتشر و در كتابفروشی های جهان توزیع شده است.
در این داستان «جسكون» خونآشامی را به تصویر میكشد كه صدایی بسیار جذاب دارد و قربانیانش را از طریق همین صدا به خود جذب میكند.
دومین كتاب در این فهرست رمان «من افسانه ام» نوشته «ریچارد ماتسون» است. این رمان نیز درباره یك خونآشام نوشته شده كه در دهه 1970 زندگی میكند. این رمان تا حدودی به خواص آثار علمی- تخیلی نزدیك شده است.
«رویای تب» نوشته «جورج مارتین» سومین داستان پیرامون خونآشامهای ترسناك است كه داستانی را در جنوب آمریكا و در حوالی قرن نوزدهم میلادی بررسی میكند.
پس از «رویای تب» «جكسون» رمان « پزشك شكسته» را به قلم «سیمون راون» معرفی كرده است.
شخصیت اصلی این رمان دراكولا است. این رمان پیش از این نیز به صورت فیلم سینمایی ساخته شده است.
رمان های «مكنده» به قلم «آن بیلسون»، «آننو دراكولا » نوشته «كیم نیومن»، «خاطرات بید» نوشته «راشل كلین»؛ « گزینه درست را انتخاب كن»به قلم «آجوید لیندوست» و «دراكولا» اثر «برام استوكر» به عنوان دیگر آثار معرفی شده توسط «جكسون» در این فهرست گرد آمدند.

نوشته شده در جمعه 13 آذر 1394برچسب:بهترین,رمان,خون,اشام,جکسون,دراکولا,کارشناس,کتاب,گاردین,ساعت 14:31 توسط VAMPIRE | |

فیلم درست را راه بده!
خیلی سخت است که بشود بین این همه فیلم خون آشامی چند تای آن‌ها را به عنوان بهترین‌ها انتخاب کرد و بی‌خیال بقیه شد. انگار که بخواهی بین فرزندانت یکی را فرزند اصلح بنامی؛ این کار همین قدر سخت و دشوار است! به همین خاطر این چند فیلمی که در ادامه ی مطلب هستند را فقط به عنوان ادای دینی به سینمای خون آشام‌ها داشته باشید و نه بیشتر.
 


ادامه مطلب
نوشته شده در جمعه 13 آذر 1394برچسب:فیلم,ترسناک,خون,اشام,هالییود,سینما,دراکولا,ساعت 14:25 توسط VAMPIRE | |

ایده موجود شر نامیرایی مثل خون آشام، آن قدر برای ادیبان انگلیسی قرن نوزدهم جذاب بود که خیلی زود داستان‌های متعددی درباره خون آشام‌ها نوشتند و در واقع ژانر را ارتقا دادند. تا جایی که در «بلندی‌های بادگیر» امیلی برونته (1847) هم که مربوط به ژانری کاملا متفوت است،‌ می‌بینیم که شخصیت اصلی داستان (‌هیثکلیف) به خدمتکار خانه اش مشکوک است که آیا او خون آشام است یا نه؟ (آیا ظهور پدیده جدیدی به اسم استعمار و امپراتوری‌های وسیع ماورایی بحار که در آن زمان ابدی و شکست ناپذیر می‌آمد، در این توجه به ادبیات ترسناک و موجودات شروری مثل خون آشام نقش نداشته؟)
 
 
در این سال‌ها،‌ هر کدام از ادیبان انگلیسی چیزی به اسطوره خون آشام اضافه یا کم کردند، تا این که ظهور یک نویسنده ایرلندی به نام برام استوکرو کتابی که او با عنوان «دارکولا» نوشت (1897) به یکباره ژانر را  تکان داد و تصویر دراکولا را به عنوان نمادی ابدی از یک خون آشام کلاسیک در ذهن‌ها ماندگار کرد. دراکولای برام استوکر،‌ نه تنها موجودی دیوانه و خشن نبود بلکه بسیار هم مودب و مبادی آداب بود. کتابخانه ای بزرگ داشت و مدام بر از دست دادن دوستانش در طی قرون متمادی افسوس می‌خورد. در عین حال هم مکار و حقه باز هم بود و قربانیانش را با روش‌های مختلف به دام می‌انداخت.
 
چیزی نگذشت که دراکولاترسی، در سرتاسر انگلستان و بعد هم اروپا و آمریکا همه گیر شد؛ طوری که در نخستین سال‌های اختراع سینما،‌ در سال 1909 اولین فیلم درباره دراکولا ساخته شد و دراکولا موجودیت سینمایی هم پیدا کرد. حالا دیگر افسانه کامل شده بود؛ افسانه خون آشام.

نوشته شده در پنج شنبه 12 آذر 1394برچسب:خون,اشام,هیث,کلیف,بلند,های,بادگیر,واقعی,دراکولا,افسانه,ساعت 13:45 توسط VAMPIRE | |


Power By: LoxBlog.Com